نوشته اصلی توسط
Saltanat
سلام به شما ، خواهش میکنم
محبت با مدیریت درکنار هم فقط به بالندگی و رشد کودک کمک میکنه
اما محبتی که از مدیریت والدین خارج باشه میتونه ارزش های تربیتی فرزند رو تحت تاثیر قرار بده
بزارین گفته شمارو به چالش بکشیم
برای مثال اگر والدینی که محبت میکنند اگر این محبت فراتر از ظرفیت کودک ۴ ساله یا ۲ ساله و.... باشه ، باعث میشه کودک لوس بشه و یک کودک در این وضعیت یاد نمیگیره موقع ورود به اتاق والدین باید در بزنه ، یا جدا خوابیدن از محل خواب والدین براش راحت نیست ! و در مدل بیانی ساده بگم یک کودک دراین وضعیت
دربرابر آموزش و فراگیری نکات تربیتی استقامت میکنه
چرا ؟ چون والدین درحدی محبت کردند که کودک هرگونه تلاش والدین برای استقلال کودک رو دال بر بی توجهی میدونه !
مثلا والدین درتلاش هستند کودک برای ورود به اتاق خواب در بزنه
و بعد داخل بشه ، اما درذهن کودک اینکار یعنی جدایی و بی محبتی از سوی والدین ، پس دربرابر انجام دادن این کار و تبدیل شدن این کار به عادت رفتاری استقامت میکنه
منظور از اینکه گفته میشه والدین نباید از محبت کردن تجاوز کنند
یعنی نباید بدون مدیریت محبت کنند ،
والدین باید کودک درون خودشون رو کنترل کنند
و رفتارهای متعادل داشته باشند نه زیاد رسمی نه زیاد عاطفی
درجامعه امروزی والدینی هستند که واقعا به فرزنداشون محبت دارند اما مِتُد و روش اونها اشکال داره ، برای مثال با کودک با لحن کودکانه صحبت میکنند
کودکی که والدین باهاش با زبان کودکانه صحبت میکند باعث میشن این بچه در محیط اجتماعی مث مهمونی ها همون طرز رفتار رو از والدین بخواد
درحالی که والدین در اون مکان نمیتونند اون رفتار محیط منزل رو برای بچه به ارمغان بیارن و این باعث میشه کودک در اون جمع یا مکان احساس خطر و احساس معذب بودن داشته باشه
و کودک وابسته به رفتار محبت آمیز نمیتونه با دیگران تعامل کنه
چون دیگران به احتمال زیاد باهاش کودکانه صحبت نمیکنند
به خصوص همسالان کودک و این باعث میشه کودک پیرو معذب بودن در جمع همسالان از اون اجتماع دوری کنه و درنتیجه مهارت هایی که از همسالان یا درجمع های اجتماعی قرار یاد بگیره بی نصیب خواهد بود
پس والدین باید نوع رفتار و محبت کردن خودشون رو مدیریت کنند
تا بتونند تحت تاثیر شرایط مختلف و حالت های مختلف و مکان های مختلف یک پارچگی بیشتری داشته باشند
البته گفته های فوق برحسب شرایط سنی کودک و جنسیت کودک مسئولیت های متفاوتی رو به والدین محول میکنه
اما درحالت کلی میتونه الگویی مناسب برای مهارت تربیت بهتر باشه
ناگفته نماند که معیار های والدین از تربیت کودک بسیار نقش مهمی در پذیرش گفته های دیگران داره
مثلا والدینی براشون مهم نیست کودک درموقع خواب اونها در کنارشان باشه ، یا الزامی نمیبینند کودک موقع ورود به اتاق اونها در بزنه و این باعث میشه گفته های فوق براشون جلوه خوشایند نداشته باشه و نوعی سخت گیری باشه
درحالت کلی با گفته شما موافق هستم اما درجایی که والدین محبتی با بامدیریت به کودک داشته باشند